
شاهین فاطمی، همبنیانگذار برند «درسا» در این گفتوگو از پیوندی انسانی و فکری میگوید که هسته شکلگیری درسا را بنیان نهاد؛ از روزهایی که «دوستی» خمیرمایه «برندآفرینی» شد، تا امروز که در 33 سالگی، به نمادی از طراحی هویتمحور و تولید اصیل در عرصه سبک زندگی ایرانی بدل شده است. مسیری که از دغدغههای هویتی آغاز شد و به خلق برند ماندگار ایرانی انجامید، شاهین فاطمی، همبنیانگذار برند «درسا» نهتنها نقش یک کارآفرین، بلکه جایگاه معمار فلسفهای را ایفا کرده است که پیوند میان طراحی، فرهنگ و هویت را در کالبدی معاصر بازتعریف میکند. اکنون به بهانه سیوسومین سالگرد تأسیس برند درسا، فرصتی دست داده تا در گفتوگویی به روایت نادر و تأملبرانگیزی از ریشههای فکری، مسیرهای دشوار کارآفرینی و چشمانداز آینده این برند بپردازیم.
از دوران نوجوانی و علایقتان برایمان بگویید؛ چه مسیری طی شد که قدم در راه کارآفرینی «درسا» و خلق برند گذاشتید؟
از دوران نوجوانی همیشه علاقهام به سوالات عمیق و چالشهای فکری بود. این سوالات نهتنها درباره آینده، بلکه درباره ارتباط ما با گذشته و هویت فرهنگیمان هم بود. در همان زمان متوجه شدم که در زندگی امروز، فاصله زیادی از ریشههای فرهنگی و هنریمان داریم. ازاینرو احساس کردم باید مسیری متفاوت را انتخاب کنم؛ مسیری که نهتنها به کارآفرینی، بلکه به بازآفرینی یک هویت فرهنگی منجر شود. مسیرم از روزهایی شروع شد که بهدنبال نوعی تغییر اساسی در دنیای اطرافم بودم. همیشه واضح بود که باید چیزی فراتر از یک محصول بسازم؛ چیزی که بتواند بازتابی از هویت عمیق ایرانی باشد و درعینحال به زبان معاصر و قابلفهم برای انسان امروزی صحبت کند. وقتی به برند «درسا» رسیدم، هدفم این نبود که فقط یک برند تجاری بسازم، بلکه قصد داشتم جایی برای بروز و ظهور اندیشهها و مفاهیم فرهنگی ایجاد کنم. درنهایت این نگاه به فلسفه «دال» تبدیل شد و رویکردی که میخواهد ریشههای گذشته را با نگاه و زبان جدیدی به زندگی امروز بیاورد؛ فلسفهای که هم از هنر و فرهنگ گذشته بهره میبرد و هم در جهت ایجاد تحولی در تفکر و زندگی معاصر حرکت میکند.
از دل روزهای نخست مسیرتان، کدام لحظه یا فضا را همچنان با تمام جزئیات بهخاطر دارید؟
روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتیم؛ شکستها، خستگیها و لحظاتی که میدانستم باید همهچیز را از صفر و بهتنهایی ساخت و در سختترین لحظات، من و شرکایم باید بار سنگین مسئولیت تصمیمهای بزرگ را بر دوش میکشیدیم. اما زندگی کارآفرینی همیشه اینگونه است؛ رسیدن به دستاوردهای منحصربهفرد در سرزمین آرامش ممکن نیست. ما همیشه از این روزها عبور کردهایم. این روزهای پرچالش، آزمونهایی بودند که ما را قویتر کردند و حالا دیگر کمتر در پسزمینه خاطرات به آنها برمیگردم، چون میدانم هر عبور، بخشی از هویت امروز ماست.
در آن دوران، درک شما از مفهوم برند چه بود و امروز چگونه آن را تعریف میکنید؟
در دوران اولیهای که وارد دنیای کارآفرینی شدم، مفهوم برند برای من بیشتر حول محور یک هویت تجاری ساده میچرخید، یعنی چیزی که یک محصول یا خدمت را از دیگران متمایز کند. برند برای من در آن زمان مجموعهای از ویژگیها، طراحی و تبلیغات بود که میتوانست مخاطب را جذب کند و در بازار رقابتی جایگاه خود را پیدا کند. اما بهمرورزمان و با گسترش تجربهام این درک تغییر کرد. امروز برند برای من چیزی بسیار فراتر از یک اسم یا لوگو است. برند به هویت فرهنگی، فلسفه و حتی رسالتی تبدیل شده است که میخواهیم آن را از طریق محصول و خدمات خود به مخاطب منتقل کنیم. درواقع برند یعنی داستانی که پشت هر انتخاب و طراحی قرار دارد، برای من برند چیزی است که باید با مخاطب خود ارتباطی عمیقتر از سطح ظاهر برقرار کند باید بتواند بخشی از زندگی روزمره افراد شود و بهنوعی به آنها هویت و معنا ببخشد. بنابراین امروز برند نهتنها یک کالای تجاری، بلکه یک تفکر، یکزبان و یک جریان فرهنگی است که از دنیای فکری و فلسفی ما نشئت میگیرد و در زندگی مردم نقشآفرینی میکند.
رمز ماندگاری این همکاری ۳۳ساله چیست؟
ماندگاری این همکاری برای من نتیجه ارتباطی عمیق و مبتنیبر اعتماد متقابل است؛ چیزی که درطول این سالها به ما کمک کرده تا همیشه درکنار هم پیشبرویم، همراستایی در دیدگاهها و ارزشهاست. وقتی که هر فرد در یک تیم به فلسفه و هدف کلی مجموعه ایمان دارد و با آن همراستا عمل میکند، همکاری تبدیل به سفری مشترک میشود که نهتنها موفقیتهای تجاری، بلکه رشد و تکامل فردی را هم بههمراه میآورد. ما همیشه درپی خلق چیزی متفاوت بودیم، نه صرفا یک موفقیت تجاری ساده. این نگاه مشترک و باور به لزوم تغییر و نوآوری درکنار هم باعث شده از هر چالش و مشکلی عبور کنیم و همچنان درکنار هم بمانیم. این تنها رمز ماندگاری همکاری ماست؛ یک اتحاد قوی بر اساس ایدهها و اهداف مشترک که هرگز از مسیر خود منحرف نشدهایم.
در دنیایی که هویتها بهسرعت جهانی میشوند، چطور درسا اصالت ایرانیاش را حفظ کرده است؟
حفظ اصالت ایرانی در دنیای امروز که همهچیز بهسرعت جهانی میشود، برای ما همیشه اولویت بوده است. درسا هیچگاه بهدنبال تقلید از مدلهای غربی یا تبعیت از روندهای مد روز نبوده، بلکه هدف ما این است که درعین روزآمد بودن، ریشهها و هویت فرهنگیمان را حفظ کنیم و آنها را به زبان معاصر ترجمه کنیم. اصالت ایرانی ما در فلسفه دیزاین، در انتخاب متریالها، در فرمهای طراحی و حتی در رویکرد تفکری تجلی مییابد که در محصولات و برندمان به کار میبریم. ما به تاریخ، هنر و فرهنگ ایرانی احترام میگذاریم و اینها را در قلب برند درسا قرار دادهایم. درعینحال تلاش کردهایم این اصالت به شکلی مدرن و جذاب برای مخاطب جهانی ارائه شود، بهطوریکه هم در سطح محلی و هم در سطح جهانی قابلدرک و احترام باشد. درسا همیشه به این فلسفه پایبند بوده که هویت خود را از جایی بگیرد که تاریخ و فرهنگش ریشه دارد و این ریشهها را با نگاه و زبانی نو و جهانی به نمایش بگذارد.
آیا میخواستید از ابتدا محصولی برای قشر خاص طراحی کنید یا بهمرور این جایگاه شکل گرفت؟
از ابتدا هدف ما این بود محصولاتی خلق کنیم که نهفقط به قشری خاص، بلکه به نیازها و خواستههای افرادی با دیدگاهها و سلیقههای مختلف پاسخ دهد، اما درعینحال نمیتوانستیم از هویت و اصالت فرهنگی خود فاصله بگیریم، درنتیجه در ابتدا شاید خیلیها برند درسا را بهعنوان محصولاتی خاص برای یک گروه خاص در نظر میگرفتند. بااینحال بهمرورزمان و با رشد و توسعه برند، جایگاه ما در ذهن مخاطب بهتدریج روشنتر شد. دیدگاه ما این بود که مخاطب باید بیشتر از یک محصول، یک تجربه و فلسفه را در اختیار داشته باشد، بنابراین جایگاه برند بهشکلی طبیعی و ارگانیک شکل گرفت، نه به این صورت که در ابتدا برای قشری خاص طراحی کرده باشیم، بلکه در پاسخ به یک نیاز فکری و فرهنگی که در همه افراد با ذهنهای باز و خواستههای متفاوت وجود دارد، درنهایت چیزی که برند درسا را متمایز کرد، همان اصالت و نگاهی بود که همیشه به آن پایبند بودیم؛ نگاهی که نهتنها به قشر خاصی، بلکه به همه کسانی میپردازد که بهدنبال بازگشت به هویت خود و جستجوی معنای عمیقتر در زندگی هستند.
فرهنگ درسا بهعنوان یک سازمان از چه ارزشهایی تغذیه میکند؟
فرهنگسازمانی درسا بر پایه پنج مفهوم کلیدی بنا شده که حاصل تجربه زیسته، مواجهه با مسائل واقعی و نگاه ما به فرهنگ تجارت و جامعه است؛ نخست (Design) «طراحیمحور بودن» است؛ طراحی در درسا فقط جنبه زیباییشناختی ندارد، بلکه روشی برای اندیشیدن و حل مساله است. در همه زیرمجموعههای برند، تلاش میکنیم طراحی را بهعنوان ابزار معنا بخشیدن به زندگی معاصر در محور کار قرار دهیم. دوم
(Our Drivers) نگاه ویژه به «ذینفعان» درساست. درسا نهادی خطی نیست، اکوسیستمی زنده است که در آن مشتریان، همکاران، تولیدکنندگان، سهامداران و جامعه درکنار هم نقش دارند. موفقیت ما به سودمندی این کل زنجیره وابسته است. سوم (Accountability & Responsibility) «مسئولیتپذیری و پاسخگویی» است. در این فرهنگ، هیچکس صرفا مجری نیست؛ هرکس مسئول کاری است، باید پاسخگوی آن هم باشد. این ارزش، راهبران را به سمت توسعه فردی درکنار تواناییهای حل مسئله و رهبری سوق میدهد. چهارم (Speed) «سرعت عمل و زمانبندی کارآمد» است. کیفیت انجام کار باید در یک قالب با زمان موردنیاز مخاطب قرار بگیرد. اگر محصول یا خدمت دیر برسد حتی با بهترین استانداردها بیمعنا خواهد بود. پنجم (Going International) «جهانیسازی» است؛ ما با حفظ اصالت ایرانی، خود را بخشی از یک گفتمان جهانی میدانیم و اعتقاد داریم که هر محصول، رفتار یا تصمیمی باید قابلیت زیست در یک بستر جهانی را داشته باشد.
این پنج ارزش، بنیان فرهنگ درسا را شکل دادهاند و به رهبران آن توان زیستن و عملکردن در مسیر توسعه فردی، سازمانی و اجتماعی را میدهند؛ رهبرانی که اصیلند؛ نه صرفا بهواسطه جایگاه، بلکه بهخاطر نگاه، تعهد و شیوه مواجههشان با جهان.
تعریف شما از «رهبری الهامبخش» در یک برند ایرانی چیست؟
این تعریف برای من به معنای توانایی هدایت و جهتدهی به افراد و جامعه با استفاده از ارزشها، هویت و تفکر اصیل ایرانی، درعینحال با نگاهی نو و خلاقانه به آینده است. یک برند الهامبخش باید توانایی این را داشته باشد که نهتنها محصولات و خدماتش را به بازار عرضه کند، بلکه بتواند یک حرکت فکری و فرهنگی ایجاد کند که دیگران را بهدنبال خود بکشد و برایشان معنا و هدف بیاورد. در یک برند ایرانی، رهبری الهامبخش یعنی به چالش کشیدن وضعیت موجود، بهیادآوردن تاریخ و ریشههای فرهنگی و درعینحال توانایی تطبیق با شرایط و نیازهای مدرن. چنین برندی باید قادر باشد افرادی را که به آن تعلق دارند به سمتی هدایت کند که نهتنها از محصولاتش استفاده کنند، بلکه از آن برند بهعنوان یک نماینده از هویت و فرهنگ خودشان حمایت کنند. این نوع رهبری به معنای صرفا ارائه محصولات برجسته نیست، بلکه ایجاد یک جریان فکری است که با زندگی روزمره افراد پیوند میخورد و آنها را بهسوی هدفی بالاتر و معنای عمیقتر هدایت میکند. به همین دلیل برند الهامبخش باید نشان دهد که میتوان به ریشهها وفادار ماند و همزمان در مسیر پیشرفت و نوآوری حرکت کرد.
آینده برند درسا را در پنج تا ۱۰ سال آینده چطور تصور میکنید؟
این برند را نهتنها بهعنوان یک برند موفق تجاری، بلکه بهعنوان جریان فرهنگی و فکری میبینم که در سطح جهانی شناخته شده است. هدف ما این است که درسا تبدیل به نماد هویت و اصالت ایرانی در دنیای مدرن شود؛ برندهایی که از تاریخ و فرهنگ غنی ایران الهام گرفتهاند، اما درعینحال با نگاه و زبانی جهانی ارتباط برقرار میکنند. در این مسیر، درسا باید توانایی این را داشته باشد که دربرابر چالشهای جهانی، همچنان هویت خود را حفظ کند و درکنار نوآوری، بر اصالت فرهنگی خود تأکید کند. بهعلاوه، با توجه به تغییرات سریع در دنیای تکنولوژی و نیازهای جدید مصرفکنندگان، برند ما باید همواره بهروز باشد و از ابزارهای نوین برای برقراری ارتباط با مخاطبان استفاده کند. یکی از اهداف اصلی ما در آینده این است که محصولات درسا به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شوند، نه فقط در ایران، بلکه در سطح جهانی. این برای ما به معنای گسترش دامنه تاثیر برند، اعم از طراحی محصولات، ایجاد تجربههای فرهنگی و پیشرفت در حوزههای مختلف است.
رویایی هست که هنوز در مسیر برند به آن نرسیده باشید؟
رؤیای من یا بهتر بگویم باوری که در دل مجموعه درسا وجود دارد، این است که جزء 100 برند تاثیرگذار در صنعت مد و سبک زندگی در جهان باشیم، برندی که نهتنها محصول میسازد، بلکه معنا خلق میکند و در زندگی روزمره انسانها حضور واقعی و اثرگذار دارد. هنوز راه داریم، اما مسیر برایمان روشن است.
دنیای دیجیتال، ریتیل آنلاین و تحولات جهانی صنعت مد، چه فرصتها و تهدیدهایی برای درسا به همراه دارند؟
دنیای دیجیتال و تحولات صنعت مد، برای برندهایی مانند درسا فرصتها و تهدیدهایی را به همراه دارند که بهنوعی میتوانند به رشد و موفقیت برند کمک کنند یا چالشهایی ایجاد کنند. در اینجا به برخی از این فرصتها و تهدیدها اشاره میکنم.
فرصتها:
گسترش دسترسی به بازار جهانی: فضای آنلاین این امکان را به برند درسا میدهد که مخاطبان جهانی را جذب و محصولات خود را در بازارهای مختلف عرضه کند. این دسترسی به مخاطبان جهانی میتواند به تقویت هویت برند و معرفی اصالت ایرانی در سطح بینالمللی کمک کند.
ارتباط مستقیم با مشتریان: دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی این فرصت را فراهم میآورد که ارتباط مستقیم و دوطرفه با مخاطبان برقرار کنیم. این ارتباط میتواند به شناخت بهتر نیازها و خواستههای مشتریان و همچنین ایجاد تجربهای شخصیتر و منحصربهفرد برای هر مشتری منجر شود.
نوآوری در فروش و تجربه خرید: تحولات تکنولوژیکی به ما این امکان را میدهند که از امکانات جدید مانند فروش آنلاین، واقعیت افزوده (AR)، تجربههای خرید مجازی و... بهرهبرداری کنیم تا تجربه خرید مشتری را به سطح بالاتری ببریم.
تهدیدها:
رقابت شدید جهانی: با رشد صنعت مد در دنیای آنلاین، رقابت نیز به طرز چشمگیری افزایشیافته است. برندهای بزرگ جهانی در کنار برندهای نوظهور میتوانند تهدیدی برای برندهایی مانند درسا ایجاد کنند. به همین دلیل، حفظ هویت و اصالت برند در برابر این رقابت و درعینحال حضور موثر در بازار جهانی بسیار مهم است.
کپیبرداری از طراحیها: در دنیای آنلاین، کپیبرداری از طراحیها و محصولات برندها بسیار آسانتر شده است. این تهدید میتواند به کاهش ارزش و اعتبار برندها منجر شود. برای مقابله با این تهدید، تمرکز بر نوآوری، کیفیت و اصالت محصولات از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تغییر سریع سلیقهها و ترندها: یکی از چالشهای بزرگ صنعت مد، تغییرات سریع در سلیقهها و ترندها است. بهویژه در دنیای دیجیتال، روندهای مد بهسرعت درحال تغییرند و برندسازی باید توانایی انعطافپذیری در برابر این تغییرات را داشته باشد. این مسئله ممکن است چالشهایی در حفظ هویت و ثبات برند ایجاد کند.
در مجموع، تحولات دیجیتال و فضای آنلاین هم فرصتهای زیادی را برای درسا به همراه دارد و هم تهدیدهایی که باید بادقت و استراتژی مناسب به آنها پاسخ داده شود. ما باید از این فرصتها به بهترین شکل استفاده کنیم، درعینحال تهدیدها را با نوآوری و تمرکز بر کیفیت و اصالت محصولات کاهش دهیم.
آیا برنامهای برای توسعه بینالمللی جدیتر با فروشگاههای فیزیکی یا همکاریهای بینالمللی دارید؟
بله، ما همیشه به توسعه برند درسا در سطح بینالمللی فکر کردهایم و این برای ما یک اولویت است. یکی از اهداف بلندمدت برند ما این است که هویت و محصولاتمان را به بازارهای جهانی معرفی کنیم و درکنار ارائه محصولات آنلاین، بتوانیم حضوری فیزیکی هم در فروشگاهها و نمایشگاههای بینالمللی داشته باشیم. برنامههای توسعه بینالمللی درسا به این شکل است که ابتدا از طریق کانالهای آنلاین بازارهای جدید را هدف قرار دهیم و سپس با ایجاد همکاریهای استراتژیک با فروشگاههای فیزیکی معتبر در کشورهای مختلف، به گسترش حضور برند در سطح جهانی ادامه دهیم. این همکاریها میتوانند شامل فروشگاههای مد لوکس یا فروشگاههایی باشند که به دنبال معرفی برندهای خاص و منحصربهفردند. اکنون ما درحال تحقیق و برنامهریزی برای شراکتهای بینالمللی و حضور در بازارهای هدف هستیم. این حرکت نهتنها به معرفی محصولات درسا کمک خواهد کرد، بلکه فرصتهایی را برای تبادل فرهنگی و ارتقای برند در سطح جهانی فراهم میآورد. همچنین قصد داریم در آینده همکاریهایی با فروشگاهها و همکاران بینالمللی داشته باشیم که ارزشهای مشابهی با برند ما داشته و بهدنبال نوآوری و اصالت فرهنگی باشند. بهاینترتیب توسعه بینالمللی بهعنوان بخشی از مسیر رشد ما، همراستا با فلسفه برند و هدفهای ما پیش خواهد رفت.
اگر امروز دوباره به ۱۹ سالگی برگردید، باز همین مسیر را انتخاب میکنید؟
اگر به ابتدای مسیر برگردم، محصول برای من معنا ندارد. هر آنچه سرلوحه تفکری باشد که طراحی را در مرکز قرار دهد؛ چه در قالب محصول و چه در قالب خدمت، و هر چیزی که بتواند به زندگی معنا و زیبایی بیشتری ببخشد را دنبال خواهم کرد. امروز در راستای تحقق این رویا، درسا درحالتوسعه محصولات فشن مربوط به حوزههای فردی است، همچنین برای گسترش زیبایی و هویت در زندگی، به حوزه محصولات خانه قدم گذاشتهایم؛ چراکه باور داریم خانه بستر شکلگیری تجربه زندگی انسان است. در حوزه ساخت ساختمان و معماری نیز گامهایی برداشتهایم تا فضایی برای زیستن بهتر خلق کنیم. درکنار آن، هتلهای درسا را هم در دست مطالعه و بررسی داریم؛ جایی برای تجربهکردن دنیای درسا، از نزدیک و با تمام جزئیات.
الهامبخشترین لحظه در تمام سالهای زندگی کاریتان چه زمانی بوده؟
زمانی که توانستهام محصول، فروشگاه یا برندی جدید خلق کنم، اما هیچگاه در این لحظات متوقف نمیشوم. من همیشه یکقدم جلوتر از آن شگفتی حرکت کردهام، خویشکاریام کشف و خلق دنیاهای تازه از طریق برند و طراحی است. این شور و اشتیاق برای نوآوری و خلق چیزهای جدید، نیروی محرکهام در تمام این سالها بوده و هنوز هم هست.
چه توصیهای برای جوانانی دارید که امروز رویای بنیانگذاری یک برند را دارند؟
توصیهام این است که ابتدا باید به خودشان و ارزشهای واقعی که میخواهند به دنیا ارائه دهند، ایمان داشته باشند. مسیر کارآفرینی و برندسازی همواره با چالشها و مشکلات فراوانی همراه است، اما مهمترین نکته این است که از همان ابتدا پایههای برند را براساس اصول و باورهای خود بسازند.
شناخت عمیق از خود و بازار: پیش از هر چیز باید کاملا آگاه باشید که چه چیزی میخواهید بسازید و چرا آن را میخواهید بسازید. یک برند باید بازتابی از هویت شما باشد. شناخت دقیق از مخاطبان و نیازهای آنها هم مهم است. باید بازار هدف خود را خوب بشناسید و بدانید چه چیزی میتواند برای آنها ارزشمند باشد.
پایداری و استقامت: ساختن یک برند در ابتدا به نظر سخت و طاقتفرسا میآید. شکستها و ناکامیها بخشی از این مسیر هستند. باید توانایی مقابله با این چالشها و ادامهدادن را داشته باشید. موفقیتهای بزرگ بهمرورزمان به دست میآید، بنابراین نباید در مواجهه با موانع از مسیر خود خارج شوید.
نوآوری و تمایز: در دنیای امروز که رقابت در هر زمینهای بسیار زیاد است، داشتن یک ایده و محصول متمایز از دیگران بسیار ضروری است. نوآوری به شما کمک میکند تا از سایر برندها متمایز شوید و در ذهن مشتریان باقی بمانید.
اعتماد به تیم و شبکهسازی: هیچ برند بزرگی تنها ساخته نمیشود. داشتن تیمی که بتوانید به آن اعتماد کنید و همفکریهای شما را تکمیل کند، بسیار مهم است. همچنین ساختن یک شبکه گسترده از افراد و برندهای دیگر میتواند به شما کمک کند تا سریعتر رشد کنید. مراقبت از اصالت برند: یکی از مهمترین اصول برندسازی، حفظ اصالت است. نباید دربرابر وسوسههای کوتاهمدت برای دنبال کردن روندهای زودگذر قرار بگیرید. برند شما باید به چیزی که نمایانگر هویت و ارزشهای شما است، پایبند باشد.
درنهایت مسیر راهاندازی برند پر از چالش است، اما اگر به اصول اولیه خود وفادار بمانید و از سختیها درس بگیرید، میتوانید موفق شوید. مهمترین نکته این است که هیچوقت از رویاها و هدفهای خود دست نکشید و همواره بر ایدههای خودباور داشته باشید.