بازتعریف بازاریابی مُد مدرن
پیشیگرفتن Uniqlo از برندهای لوکسی مانند Gucci در فروش کلی، کشفی است که دنیای مُد را هم شگفتزده و هم کنجکاو کرده است. این رویداد غیرمنتظره، قدرت بازاریابی مشتریمحور در دوران مدرن و ماهیت در حال تحول ترجیحات مصرفکننده را برجسته میکند.
Uniqlo زمانی بهخاطر کالاهای اساسی مقرونبهصرفهاش شناخته میشد و اکنون بهعنوان یک برند جهانی قدرتمند ظهور کرده که مینیمالیسم، فناوری و بازاریابی سبک زندگی را به طور یکپارچه با هم ترکیب میکند. شرکت Fast Retailing مالک Uniqlo از زمان آغاز به کار خود بهعنوان یک فروشگاه لباس راحتی ژاپنی به طور قابلتوجهی تکاملیافته. برتریاش نسبت به سایرین، نشانهای از یک تغییر بزرگتر در صنعت مد است؛ جایی که دسترسی، نوآوری و ارتباط فرهنگی از انحصار مهمتر هستند. برندهای لوکس مدتها به دلیل داستانهای تاریخی، صنایعدستی و تصاویر آرمانی خود در صدر بازار بودهاند؛ اما برنامه Uniqlo هرگز فروش یک رؤیا نبود. Uniqlo چیزی را که لباسهای زندگی مینامد، ایجاد کرد؛ لباسهایی برای بهبود زندگی روزمره با تمرکز بر عملکرد، کیفیت و سادگی.

وقتی سادگی حرف اول را میزند
موفقیت Uniqlo از تمرکزش بر نوآوری کاربردی ناشی میشود. این برند با فناوریهایی مانند HEATTECH، AIRism و Ultra-Light Down، معنای لباسهای بازاری را تغییر داد. این اقلام نهتنها ارزان هستند، بلکه از نظر علمی طراحی شدهاند تا راحت و کاربردی به نظر برسند. این روش تفکر در مورد بازاریابی با آنچه مصرفکنندگان مدرن میخواهند، مطابقت دارد؛ مُدی هوشمند، بادوام و هدفمند. Uniqlo با برجستهکردن مداوم مزایای محصولاتش در زندگی واقعی به طور مؤثری خود را بهعنوان یک برند سبک زندگی سطح بالا و نه فقط یک برند مد سریع دیگر، تثبیت کرده است. رشد Uniqlo در سراسر جهان فقط از نظر مساحت نیست. این برند در هنر جهانی – محلیشدن استاد شده و پیام خود را با فرهنگهای مختلف تطبیق میدهد و درعینحال در سراسر جهان ثابتقدم است. Uniqlo در مکانهایی مانند آسیای جنوب شرقی بر راحتی و قیمت پایین تمرکز دارد. در ژاپن، مهارت و دقت را در اولویت قرار داده و در اروپا و ایالات متحده از ایدههای پایداری و مینیمالیسم بهره میبرد. پیام «ساخته شده برای همه»، یکسان است؛ اما ارائه آن در هر منطقه متفاوت به نظر میرسد. برندسازی ساده Uniqlo آن را به طرز عجیبی جذابتر میکند. سکوت Uniqlo از همه سروصداهای جهان بلندتر است. درحالیکه بسیاری از برندها به دنبال همکاریهای بعدی هستند، Uniqlo رویکرد متفاوتی را در پیش میگیرد. همکاریهای آن با JW Anderson، Marimekko و حتی موزه Louver فقط در مورد دنبالکردن روندها نیست؛ بلکه تجلیل از هنر و طراحی را در بر دارد. این همکاریها گواهی بر تعهد Uniqlo به غنیسازی فرهنگی بلندمدت است و به برندهای دیگر الهام میبخشد تا فراتر از هیاهوی آنی نگاه کنند. این روش دموکراتیک خلاق بودن، نشان میدهد مد میتواند از نظر سلیقه منحصربهفرد و برای همه در دسترس باشد.

پایداری و ظرافت
برندهای لوکس بیشتر بر پایداری متمرکز میشوند. Uniqlo همیشه مسئولیتپذیر بوده. این برند از طریق برنامههایی مانند RE. UNIQLO لباسهای استفادهشده را جمعآوری، بازیافت و دوباره استفاده میکند. همچنین، کارخانههایش بهجای کاهش هزینهها در کوتاهمدت بر مشارکتهای بلندمدت و کار اخلاقی تمرکز دارند. این تعهد پایدار و آرام به پایداری، اعتماد مشتریان را به وجود میآورد. مردم این روزها نسبت به بازاریابی نمایشی تردید دارند؛ اما مینیمالیسم مطلق Uniqlo هم مدرن و هم قابلاعتماد است. طرح Uniqlo برای دیجیتالیشدن بسیار نوآورانه بود. این برند از تجزیهوتحلیل برای پیشبینی نحوه عملکرد مشتریان استفاده میکند. بهعنوان مثال، فروشگاههای پیشرو در توکیو و شانگهای مانند ترکیبی از یک فروشگاه و یک آزمایشگاه هستند و پاخور و زمان توقف را پیگیری میکنند. این بینشها به برند کمک میکند نهتنها آنچه میفروشد، بلکه نحوه تعامل با مشتریان را بهبود ببخشد. Uniqlo با استفاده از فناوری، اصطلاح «خردهفروشی هوشمند» را دوباره تعریف میکند. برتری درآمد کل Uniqlo از Gucci فقط یک برد مالی نیست، بلکه نشاندهنده یک تغییر فرهنگی است. مد دیگر در مورد ثروتمند بودن یا زیبا بودن نیست، بلکه مرتبط بودن، مسئولیتپذیری و داشتن تأثیر قابلتوجه را رواج میدهد.
منبع: Reuters


