از شیب پیست تا تاروپود یک برند
وقتی عشق به ورزش با تخصص در نساجی گره میخورد، حاصل آن برندی میشود که مسیر تازهای برای پوشاک ورزشی در ایران رقم میزند. یاسمن شیرازینژاد با تکیه بر پیشینه خانوادگی در صنعت نساجی و تجربه حرفهای در اسکی، توانسته برندی خلق کند که همتراز استانداردهای بینالمللی است و نگاهی نو به عملکرد، طراحی و کیفیت دارد.
برای شروع لطفاً خودتان را معرفی کنید و کمی از پیشینه تحصیلی و مسیر ورودتان به صنعت نساجی و پوشاک ورزشی بگویید.
من یاسمن شیرازی نژاد، ورزشکار و مهندس تکنولوژی نساجی از دانشگاه امیرکبیر هستم. از چهارسالگی وارد دنیای اسکی شدم و هرچه بزرگتر شدم، حرفهایتر آن را دنبال کردم حتی تا سطح مربیگریهای سطح بالا در رشتههای آلپاین و اسنوبرد. سالها عضو تیم تهران بودم و از مربیگری، مسابقهدادن و همکاری با فدراسیون اسکی ایران بهعنوان نایبرئیس کمیته آموزش لذت بردم. در رشتههای ورزشی دیگری هم مثل سوارکاری، صخرهنوردی، اسکی تورینگ، کوهنوردی، فوتبال و... تجربه دارم. از طرف دیگر، نساجی بهنوعی در خون من است! چون خانواده پدری من، از پیشکسوتان صنعت نساجی ایران هستند. ترکیب علاقهام به ورزش، مهندسی نساجی و پیشینه خانوادگی در نهایت باعث شد که «لاریمو» خلق شود.

چه چالشی باعث شد تصمیم بگیرید برندی تخصصی در حوزه پوشاک ورزشی تأسیس کنید؟
سالها پیش یکی از دوستانم در اسکی از ناحیه استخوانهای خاجی دچار شکستگی شد. همان روزها همه گفتند: «تو که هم ورزشکاری و هم در رشته نساجی تحصیل میکنی، چرا به سراغ تولید پوشاک ورزشی تکنیکی نمیروی؟» همین جمله جرقه اولیه ماجرا شد. آن سالها آیتمهایی را بررسی کردم؛ از لباسهای دارای ضربهگیر گرفته تا انواع لایهبندیها، مخصوصاً بیسلِیر که تازه داشت در دنیا برای خودش جا باز میکرد. سالها گذشت و با تجربه استفاده لباسهای تکنیکی متوجه شدم بیسلیر یک محصول استراتژیک و الزامی در ورزشهای مرتبط با طبیعت و کوهستان است. همین موضوع باعث شد به فکر طراحی آن بیفتم. از طرفی، باوجود تحریمها و خروج برندهای خارجی، نبود یک بیسلِیر استاندارد به یک نیاز جدی تبدیل شده بود. آنجا بود که با خودم گفتم وقتش است! مرحله تحقیقوتوسعه حدود ۹ ماه طول کشید و در نهایت با کلی تلاش، اولین بیسلِیر بدون درز و تکنیکی ایرانی تولید شد.
با توجه به پیشینه خانوادگی شما در نساجی، «لاریمو» چطور توانسته است این میراث را با فناوریهای روز ترکیب کند؟
من از سنین پایین با تکنولوژی «سیملِس» یا همان بدون درز آشنا شدم. خانواده پدریام سالها پیش ماشینهای آلمانی و ایتالیایی سیملس را وارد ایران کردند و لباس زیر بدون درز تولید میکردند. سیملس یک دنیای جذاب در پوشاک ورزشی است که من هر روز باعلاقه بیشتری دنبالش میکنم.
بعد از اینکه اولین محصول که بیسلیر بود تولید شد، بازخورد ورزشکاران و فروش محصول در بازار ایران چطور بود؟
دقیقاً همانطور که انتظار داشتیم؛ در مدت کوتاهی، آن هم اوایل دوران کووید خیلی سروصدا کرد. بازخورد ورزشکارها عالی بود و از همان اول درخواست برای تولید محصولات جدید بالا رفت. حالا خوشحالیم که نه فقط بیسلیر بلکه یک مجموعه تقریباً کامل از لباسهای زمستانه و تابستانه داریم.

آیا فرایند طراحی در داخل مجموعه انجام میشود یا از مشاوران بینالمللی هم استفاده میکنید؟ چطور اطمینان حاصل میکنید که استانداردهای فنی و عملکردی محصولات رعایت شوند؟
فرایند طراحی تکنیکی تا به امروز توسط خودم انجام شده و تست میدانی توسط دوستان ورزشکار حرفهای انجام شده و با بازخوردهایی آنها بارها محصول اصلاح شده تا به نتیجه مدنظر رسیدهایم. از روی تجربه ورزشی که دارم به طراحیهای تکنیکی مسلط هستم و هر روز خودم را با دانش جدید دنیا بهروز میکنم و قطعاً با استفاده از مواد اولیه با مشخصات فنی خاص به ویژگیهای تعریف شده میرسیم و در نهایت هم تستهای آزمایشگاهی انجام میشود.
در حال حاضر «لاریمو» در مراکز خرید ایرانمال و گذر سامان و پیست اسکی دیزین و دیگر شهرها شعبه دارد. چه عواملی در انتخاب این موقعیتها مؤثر بود؟
غرب تهران را انتخاب کردیم، چون استان البرز ورزشکار زیاد دارد و همچنین میخواستیم در مرکز شهر و دیگر موقعیتها برای دسترسی راحت مشتریان حضور داشته باشیم. در مورد دیزین هم میتوانم بگویم که اکثر تولیدات، مناسب اسکیبازان و کوهنوردان هم است و در زمان بازگشایی پیست موقعیت بسیار جذابی است.
از نظرشما حضور در مراکز خرید بزرگ تا چه اندازه به شناخت برند و افزایش فروش کمک میکند؟
الزاماً مرکز خرید نباید بزرگ باشد؛ بلکه باید پاخور و مخاطب داشته باشد. قطعاً خیلی مؤثر خواهد بود و با نحوه چیدمان و نمایش محصولات به شیوه درست و دکوری جذاب، فروشگاههای اختصاصی «لاریمو» میتوانند کنترل بهتری بر معرفی محصولات و حفظ پرستیژ برند داشته باشند.
آیا برای توسعه شبکه فروش، برنامهای برای ورود به مراکزخرید دیگر یا افتتاح فروشگاه مستقل در شهرهای دیگر دارید؟
بله.

فروش آنلاین برای برندهای تخصصی مثل «لاریمو» چه جایگاهی دارد و چه چالشهایی پیش رو دارید؟
امروزه مردم به دلیل مشغلههای زیاد، خرید اینترنتی را ترجیح میدهند. اما پلتفرمهای فروش آنلاین بزرگ، معمولاً بیشتر حراج محور عمل میکنند که به نظر من این روند به برند آسیب میزند. به همین دلیل، ما از این مدل فروش تخفیفمحور استقبال نمیکنیم. از طرفی، برای دیدهشدن در این فضاها، پیشنهاداتی که فقط برای برندهای بزرگ قابلپرداخت هستند تعریف شده و عملاً هیچ تدبیری برای حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط(SME) وجود ندارد.
مخاطب هدف «لاریمو» را چگونه تعریف میکنید؟ آیا تمرکز بر ورزشکاران حرفهای است یا عموم علاقهمندان به سبک زندگی فعال؟
در ابتدا تمرکز «لاریمو» بر ورزشکاران حرفهای بود و بعد آماتورها و در حال حاضر، تلاش میکنیم بین عموم فرهنگ پوشیدن لباسهای تکنیکی و باکیفیت را ایجاد کنیم.
رقابت در حوزه پوشاک ورزشی با برندهای خارجی دشوار است. «لاریمو» چگونه توانسته است اعتماد مخاطب ایرانی را جلب کند؟
بله، کار سادهای نیست؛ مخصوصاً وقتی آن برندها سالها تجربه، تبلیغات گسترده و شبکه تولید بینالمللی دارند. اما چیزی که باعث شد «لاریمو» بتواند اعتماد مخاطبانش را جلب کند، شناخت دقیق از نیاز واقعی ورزشکار بود. ما محصولاتی طراحی میکنیم که هم از نظر فنی استانداردهای بینالمللی را دارا بوده و هم متناسب با سلیقه ایرانیهاست. از طرفی محصول دقیقاً بر اساس تجربه واقعی ورزشکار طراحی و تولید میشود، نه صرفاً بر پایه ظاهر یا ترند. ما در «لاریمو» سعی کردیم بهجای رقابت قیمتی، بر کیفیت، اصالت و صداقت با مشتری تمرکز کنیم.
در پایان، چشمانداز شما برای «لاریمو» در پنج سال آینده چیست؟ آیا برنامهای برای صادرات یا همکاری با تیمهای ورزشی دارید؟
تا امروز خیلی از تیمها را تأمین کردیم. یکی از افتخارآمیزترین همکاریهایمان هم تأمین پوشاک تکنیکی و لایهبندی تیم اعزامی ایران به بازیهای آسیایی زمستانه هاربین چین 2025 بود؛ رویدادی که به «المپیک زمستانه آسیا» هم معروف است.
چشمانداز «لاریمو» در پنج سال آینده قطعاً بزرگ و بلندمدت است، اما در کنار این اهداف، با چالشهای جدی هم روبهرو هستیم. یکی از برنامهها، ورود به بازار صادرات است؛ ولی این کار نیازمند تولید انبوه، تکنولوژیهای بهروز و مواد اولیه تکنیکی باکیفیت است. چیزهایی که متأسفانه در حال حاضر در کشور کمیاب یا بعضاً در دسترس نیستند. تازه اگر تمام این مراحل را پشت سر بگذاریم، مرحله نهایی یعنی دوخت خودش چالش جداگانهای است. تا به امروز کارخانههایی که برای برونسپاری تولید یعنی فقط خدمات دوخت بازدید کردم، متأسفانه نگاه فنی و ورزشی لازم را نداشتهاند و بیشتر تمرکزشان بر دوخت سریع و تسویهحساب است تا کیفیت فنی یا جزئیات تخصصی و مشکلاتی مثل قیمتگذاریهای غیرمنطقی، نبود قرارداد و عدم ارائه فاکتور رسمی هم واقعاً از موانع جدی توسعه تولید محسوب میشوند.


